گارنت، دانه‌ی انار درخشان

ارسال به دوستان
کلمه گارنت "Garnet" از کلمه لاتین "Garanatus" به معنی "دانه" یا "دانه‌مانند" گرفته شده که یادآور شباهت بین این سنگ و دانه‌های انار یا "Pomegranet" هست و البته که افسانه‌ها و اساطیر یونان در نام گذاری این سنگ سهیم بودن. گفته میشه که خدای مرگ و پادشاه مردگان و جهان زیرین، هادس "Hades"، پرسفون "Persephone"، خدابانوی بهار و کشاورزی، رو در حال گشتن توی دشت میبینه و همون موقع با نگاه اول عاشقش میشه و تمام عزم خودش رو جمع میکنه تا پرسفون رو بدست بیاره و با بی‌صبری منتظر فرصت مناسب میشه و اون فرصت رو به دست میاره. روزی پرسفون تنها توی دشت بود و هادس با اسب های سیاهش جلوی پرسفون ظاهر میشه و اونو میدزده و با خودش به دنیای زیرین می‌بره و کسی از این موضوع خبردار نمیشه تا اینکه دمیتر "Demeter" متوجه نبود دخترش میشه و همه جارو میگرده و به همه میسپاره تا دخترشو پیدا کنن و در آخر سراغ زئوس "Zeus" ،پدر پرسفون، میره و از اون کمک میخواد. زئوس می‌فهمه که برادرش، هادس، پشت این قضیه‌ست و بهش دستور میده که پرسفون رو برگردونه. هادس اما ناراضی از دستوری که بهش داده شده و شدت عشقی که به پرسفون داشت، از پرسفون خواهش میکنه تا قبل از ترک کردنش، آخرین خواسته‌ی هادس رو برآورده کنه. پرسفون قبول میکنه و هادس از باغش اناری میچینه و به پرسفون میده. پرسفون دانه های انار رو میخوره و با خوردن اونها، متوجه میشه که هادس فریبش داده و باید نیمی از سال رو درکنار هادس، در دنیای مردگان بگذرونه و نقشش رو به‌ عنوان ملکه دنیای زیرین و همسر هادس ایفا کنه. با اینکار هادس از جنگ بین دنیای زیرین و دنیای فانی ها جلوگیری کرد و تونست معشوقش رو درکنار خودش نگه داره. در بعضی از افسانه ها گفته شده که این دانه‌های انار باعث حفاظت از پرسفون شدن و از اون محافظت میکنن. به خاطر همین این سنگ نمادی از امنیت، محافظت، علاقه و صلحه و از جنگ و بحث جلو گیری میکنه. در یونان وقتی میخواستن که به میدان مبارزه یا جنگ برن این سنگ رو باخودش حمل میکردن یا زنها اون رو به عنوان هدیه‌ای به همسرشون میدادن تا برگشتن اونها با امنیت کامل رو تضمین کنه و ازشون در برابر خطرات محافظت کنه.